معنی انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال, معنی انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال, معنی اjتrاg dاtتi tcا tcsت /vdc، اjتrاg bijbi، tcsتjbi، rاfg اjتrاg, معنی اصطلاح انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال, معادل انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال, انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال چی میشه؟, انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال یعنی چی؟, انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال synonym, انتقال یافته فرا فرست پذیر، انتقال دهنده، فرستنده، قابل انتقال definition,